عید غدیر روز ولایت

پنج شنبه ۲۹ دی ۱۳۸۴ -- ۰۱:۳۴

                   الحمد لله الذي جعلنا من المتمسکين بولايته اميرالمؤمنين علي ابن ابيطالب

                        

 


غدير خم

پدر پير تاريخ ، بسيار شگفتيها به چشم ديده است و بسيار رويدادهاى ارزشمند و عظيمى را به ياد دارد كه فراموش نا شدنى و بى مرگند. اما از اين ميان ، چيزهايى را به خاطر دارد كه از ويژگيهايى ارزنده تر برخوردارند:
از ميان همه سر گذشتها و سرنوشتها، تاريخ اسلام
از ميان همه پيامبران ، محمد (ص )
از ميان همه امامان ، على عليه السلام
و از ميان همه حوادث ، غدير را
و غدير بالاترين و والاترين رخداده اى است كه در رابطه با بافت اسلام راستين و خواسته ژرف نبى اكرم (ص ) ظهور و بروز كرده است .
غدير تجلى اراده خداوند است ، غدير نقطه تاملى در تاريخ است ، غدير يك مكان محدود نيست ، غدير بى منتها و جاودانه است . غدير روح جهان و انسان است ، غدير زنجيره تداوم ايمان است ، غدير لحظه هاى هيجان حيات است ، غدير شكوه تاريخ است ، غدير تلاوت آيه هاى رهايى بشر است ، غدير قدرت اسلام و جانمايه اعتلاى بشريت است ، غدير فرودگاه موكب مقدس پيامبر خدا و قرارگاه فرماندهى سپاه توحيد در كل هستى است ، غدير نبض حيات و راوى شور و شادمانى و شگفتى و سرور است .
باشد تا پيمان و لايتمان را با صاحب اين روز محكمتر نمائيم .
اكنون سال دهم هجرت است ، اينك پيامبر خدا پس از ده سال تلاش ‍ خستگى ناپذير، ده سال مجاهدت و ايستادگى ، ده سال تبليغ در مدينه عزم آن دارد كه به خانه خدا برود. پيشتر از اين رسول خدا (ص )، طى اعلاميه اى مردم را به زيارت كعبه خوانده است و حالا هزاران نفر از مشتاقان حرم به انتظار نشسته اند تا با پيامبر (ص ) به راه افتند.
بيست و ششمين آفتاب ذى اقعده سر بر آورده و كاروان مسلمآنان به سوى خانه خدا پيش ميرود. در آنجا محمد (ص ) مراسم حج را به مردم آموزش ميدهد. آنجا نمايشگاه قدرت اسلام ، شكوه ايمان ، برادرى و برابرى همه اقشار مسلمان بود. همه با يك رنگ و با يك سخن در پيشگاه خدا بودند، بى هيچ نشانه اى براى شناخت فراتر از فروتر، همه همسان ، همه برادر، همه فرزندان يك آب و خاك !
در راه بازگشت ، كاروانيان آخرين حج حجه الوداع ميروند تا در پى عبادتى بزرگ بهمراه پيامبر مهربان ، باره توشه اى از معنويت زيارت خانه خدا به شهر و ديار خويش باز گردند. هم اينك هشت روز از قربان عيد اضحى ميگذرد و بيست و سه روز است كه از زن و فرزند، دورند.
به شوق ديدار خانواده واديها را يكى پس از ديگرى در مى نوردند و اينجا جاى جدا شدن است ، راه عراق و مصر و مدينه ، هر كدام از سويى كناره آبگير خم .
ناگهان پيامبر (ص ) فرمان ايست ميدهد. قلبها در سينه ها مى تپد، مردم با هم نجوا ميكنند و از يكديگر ميپرسند كه چه پيش آمده است ؟ كسى نميداند! اينك اين پيك آسمانى است كه بر رسول خدا (ص ) فرود آمده :
يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ، و الله يعصمك من الناس ، اى پيامبر: آن را كه از پروردگارت بر تو فرود آمده ، برسان ، اگر نكنى پيامبريش را به انجام نرسانده اى ، خداوندتر از (آسيب ) مردم دور خواهد داشت .
اين كدامين سخن است كه ميبايد بى هيچ درنگ و سستى ، در چنين موقعيتى حساس و در اين بيابان ، و در اين گرماى توانفرسا، براى جمعيتى كه از رنج سفر خسته اند، بيان شود؟
اينجا مسئله فردا مطرح است . مگر ميشود كه پس از پيامبر، جامعه بدون رهبر بماند؟ مگر ميشود كه رسالت ، امامت را به دنبال نداشته باشد؟
فرمان محكم است و فرصت بسيار اندك ، آنها كه پيش رفته اند باز ميگردند به انتظار ديگران كه از پى مى آيند، نماز ظهر را ميخوانند، آنگاه روى تخته سنگهاى جهاز چند شتر نهاده ميشود. پيامبر رحمت بر فراز اين بلندى ، خطابه تاريخى خود را آغاز ميكند. نفسها در سينه حبس است و همه سرا پا گوش .
پيامبر پس از ستايش خداوند، از آخرين سال حيات خويش خبر ميدهد.
آنگاه رو به مردم ميكند و مى افزايد: اى مردمى كه در اينجا هستيد، درباره من چه مى انديشيد؟ همه پاسخ ميدهند كه اى پيامبر! به راستى كه رسالتت را به خوبى انجام دادى . خدايت جزاى خير دهد.
رسول گرامى ميفرمايد: آيا گواه هستيد كه آفريننده اين جهان خداى يكتاست و محمد (ص ) بنده و فرستاده اوست ؟ و آيا شهادت ميدهيد كه بهشت و دوزخ و مرگ و قيامت حق است و مسلم است و انكار ناپذير؟
مردم يكصدا ميگويند: درست است اى پيامبر!
و نبى اكرم سر بر آسمان بلند ميكند كه : خداوندا تو خود گواه باش
پيامبر آنگاه اينچنين ادامه ميدهد:
آنى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عتراتى اهل بيتى و انهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض ، فلا تقد مواهما فتهلكوا و لا تقصروا عنها فتهلكوا و لا تعلموهم فانهم اعلم منكم .
مردم ! من گر چه از ميان شما ميروم ، اما دو چيز گرانمايه برايتان به جاى ميگذارم ، يكى كتاب خدا قرآن و ديگرى اهل بيت و عترتم را كه مفسران و معلمان كتابند اين دو از هم جدائى ندارند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند، هر كس به اين دو توسل و تمسك جويد و پيرو آنها گردد، نجات و رهايى يابد و. آنكس كه بدينها پشت كند، هلاكت يابد، كسى كه به اين دو تمسك نموده و كتاب و عترت را راهنماى خويش سازد هرگز گمراه نخواهد شد، مباد مباد كه اين دو چيز ارزشمند را از دست بدهيد!
سپس دست على عليه السلام را ميگيرد و آنچنان آنرا بلند ميكند، كه سپيدى زير بغل هر دو نمايان ميشود. آنگاه مى افزايد: چه كسى بر مومنين در ارزيابى مصلحتها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است ؟ همه يك سخن ميگويند: خدا و پيامبر دانا ترند. رسول گرامى (ص ) ميفرمايد: آيا من به شما از خودتان اولى و سزاوارتر نيستم ؟ و همگان يكصدا پاسخ ميدهند كه : چرا چنين است .
در اينجا پيامبر (ص ) منشور آسمانى و مقدس خلافت و ولايت را بدينگونه باز ميخواند:
من كنت مولاه فهذا على مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه احبب من احبه و ابعضه و انصر من نصره و اخذل من خذله .
آنكس را كه من مولايم ، على نيز مولاى اوست . خداوندا! آن كس كه على عليه السلام را دوست (و پيرو) است دوست بدار! هر كه على را دشمن بدارد، دشمن بدار! يارى كن هر كه را ياريش دهد بى ياورش گذار، هر كه او را يارى نكند!
و بدينگونه زمامدار آينده اسلام ، از سوى آورنده اين دين و به فرمان خداى آن به عنوان حاكم سرنوشت جامعه تعيين ميشود.
رسول اكرم ، در اين سخنرانى طولانى ، صفات و مشخصات على عليه السلام را به مردم مى شناساند و مسير زندگى را نشانشان داده ، حجت را تمام ميكند و پى درپى آنان را از مخالفت با على عليه السلام كه همان مخالفت با خدا و رسول است ، بيم ميدهد.
آفتاب هيجدهم ذى الحجه از ميان آسمان دورتر رفته است ، نزديك چهار ساعت است كه پيامبر خدا با وجود سالمندى و خستگى سفر، همچنان سخن ميراند و اتمام حجت ميكند. رسول خدا به پايان خطبه رسا و غرايش رسيده است . ناگهان خاموش ميشود. چيزى نميگذرد كه دگر باره فرشته وحى فرود ميايد و پيامبر (ص ) با زيبايى چنين ميخواند: اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الا سلام دينا.
امروز آيين شما را برايتان كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام ساختم و اسلام را دين شما قرار دادم .
الله اكبر، آرى اى مردم ، دين خداوند كامل شد و پرودگار به رسالت من و امامت على خشنود شد، آنگاه در برابر درياى جمعيت ، شاد از انجام رسالت و امامت على خشنود شد، آنگاه در برابر درياى جمعيت ، شاد از انجام رسالت الهى از منبر پايين ميميد، مردم گروه گروه رهسپار بيعتند، با اين انديشه كه اين نخستين بار نبود، گر چه بلندترين و رساترين و همگانى ترين بود.
پيشتر نيز در نخستين روز اعلام آشكار پيامبرى يوم الانذار خليفه اش ‍ دانست ، در جنگ خندق تمامى ايمانش خواند، در نبرد خيبر قلعه گشا بود، در پيكار احد لافتايش سرود، در حديث منزلش با هارون وصى موساى پيامبر سنجيد و حديث مدينه العلم ، دروازه دانشش ناميد و بارها و بارها اسد الله ، عين الله ، خليفه الله و سيف الله اش لقب داد و…
و راستى هم كه منصب والا و مقام الهى خلافت را چه كسى ميتوانست به دست گيرد جز برادر پيامبر، پيشواى آزادگان ، كشنده فاجران ، پدر امت ، در شهر علم ، دوستدار خدا، پرچمدار آزادى ، احياگر سنن پيامبر (ص ) فرياد عدالت انسانى ، ياور ستمديدگان و مظلومان ، سر پرست بيوه زنان و يتيمان ، شير صحنه هاى نبرد، بنده اى نا چيز در مقام عبادت حق ، وارسته اى از همه آنچه غير خدايى است ، داناترين مرد روزگار، همسر زنى چون فاطمه ، راستگويى بى نظير و درستكردارى بى مانند، اولين مومن به خدا و پيامبر، وارث رسول (ص ) ، فداكارى بزرگ ، جان پيامبر، ياور هميشه حق ، وفادارى مردى به عهد خداوند، پايدار مردى در اجراى او امر حق ، روشن دلى بينا و با بصيرت ، نادرى از نوادر گيتى ، مظلومى از تبار خروشندگان عليه ستم ، عدالت گسترى از همه عادلتر، مفسر و مبين قرآن كريم ، فاروق (تميز دهنده و جدا كننده ) حق و باطل ، و…
آرى جز او به اجرا در آورد و هرگز و هرگز كوچكترين لغزش و كوتاهى از او ديده نشود؟ راستى اگر على عليه السلام نبود، كسى يافت ميشد كه گام در راه پيامبر بردارد؟ تاريخ خود گواه صادق است .
ارزيابى كنيد كه چه كسى ميتوانست مثل او زمينه رهبرى سياسى و اجتماعى خود را بر قوانين اساسى قرآن بنا بگذارد.
جز على عليه السلام چه كسى ميتوانست در تامين عدالت اجتماعى ، به آن اندازه تلاش ورزد كه برادر خويش را با ديگران به يك چشم بنگرد و يا به هنگامى كه در بيت المال دارد به بررسى كارهاى مردم مى پردازد و كسى ميايد كه با وى كارى خصوصى دارد، شمع بيت المال را خاموش كند كه اين مال همه است و نبايد براى كارهاى شخصى از ميان برود.
اينها بود كه شخصيت على عليه السلام را به جهانيان نشان داد و نمونه يك انسان كامل اسلام را در پيش روى جوامع گذاشت .
و اين همه والايى و اجراى دقيق حق و عدالت بود تا ديگران را وا دارد كه درباره اش بگويند:
قتل فى المحراب عبادته لشده عدله على كشته عدالت خود شد.
و اينك او، آن بزرگ ، نگران من و تو ميباشد، اميد آنكه ، اگر فرداى قيامت در پهنه رستاخيز عظيم قيامت بازش ديديم و از ما پرسيد كه در مقام شيعه من چه كرده ايد، پاسخ آبرومندانه اى داشته باشيم ، خدا كند كه چنين شود!

الحمد لله الذي جعلنا من المتمسکين بولايته اميرالمؤمنين علي ابن ابيطالب

آداب و سنن غدير
اشاره: روز عيد سعيد غدير يكي از اين ايام سرور آل محمد، عليهم‏السلام، است كه به عنوان ?عيدالاكبر? ناميده شده، چرا كه روز اكمال دين و اتمام نعمتهاي پروردگار، به خاطر واقعه غدير و انتصاب شايسته و بحق حضرت علي، عليه‏السلام، به امر الهي به جانشيني رسول معظم، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، است.
پس شايسته است كه به پاس قدرداني از اين نعمت عظيم الهي و عرض ادب به ساحت مقدس اميرالمؤمنين علي، عليه‏السلام، عيد سعيد غدير را در خانواده و اجتماع باشكوه فراوان برگزار نماييم و از بركات معنوي اين روز عزيز بهره‏مند شويم.

آنچه در اين مختصر تقديم مي‏گردد آدابي است كه بزرگان دين به منظور گرامي داشت اين روز عزيز تعليم فرموده‏اند:
1. روزه
روزه عيد غدير از مستحباتي است كه مكرر به آن سفارش شده است. اميرالمؤمنين، عليه‏السلام، در خطبه‏اي كه در روز عيد غدير ايراد كردند فرمودند:
و صوم هذا اليوم ممّا ندب اللّه إليه.
روزه عيد غدير از مستحباتي است كه خداوند بدان فراخوانده است.
حضرت امام صادق، عليه‏السلام، فرمودند:
يجب عليكم صيامه شكرا للّه و حمدا للّه.
بر شما لازم است كه كه در روز عيد غدير براي سپاسگزاري از خداوند و ستودن او، روزه بگيريد.
شخصي از امام صادق، عليه‏السلام، پرسيد: چه كاري شايسته روز غدير است و چه عملي در آن، استحباب دارد؟
حضرت پاسخ دادند: روزه و…
امام صادق، عليه‏السلام، درباره پاداش روزه عيد غدير فرموده‏اند:
روزه داشتن در روز عيد غدير پاداشي معادل روزه گرفتن در همه عمر دنيا را دارد.
يا فرموده‏اند:
صوم يوم غدير خم كفّارة ستّين سنة.
روزه داشتن روز عيد غدير خم، كفاره گناه شصت سال است.

2. افطاري دادن
از اعمالي كه به انجام آن در روز عيد غدير سفارش شده است؛ افطاري دادن به روزه داران است. حضرت علي، عليه‏السلام، فرمودند:
كسي كه در شامگاه عيد غدير، به يك مؤمن افطاري بدهد، گويا يك ميليون نفر از پيامبران ،شهيدان و صديقان را افطاري داده است. حال چگونه است پاداش كسي كه گروهي از مردان و زنان را افطاري دهد. و من ضامنم بر خدا كه از كفر و فقر آسوده گردد و اگر در همان روز يا همان شب تا عيد غدير سال ديگر بميرد، بر خداوند است پاداش او.

3. اطعام
از سنت‏هاي مؤكد ديگر در روز عيد غدير پذيرايي از مؤمنان است.
امام صادق، عليه‏السلام، درباره يكي از وظايف عيد غدير فرمودند:
و أطعم إخوانك.
و برادرانت را طعام ده.

4. آراستن
از ديرباز عيدها و جشنها با نظافت، غبارزدايي، پيراستن و آراستن همراه بوده است و شيعيان بايد اين روشها را براي عيد غدير نيز رعايت نمايند. چرا كه حضرت امام رضا، عليه‏السلام، مي‏فرمايند:
روز غدير، روز آراستن و زينت است. پس هر كس براي روز غدير، زينت كند، خداوند هر خطاي كوچك و بزرگ او را مي‏آمرزد و فرشتگاني را به سوي او مي‏فرستد، آنان نيكي‏هاي او را مي‏نگارند و مراتبش را تا عيد غدير سال آينده بالا مي‏برند. اگر او جان دهد، شهيد مرده است و اگر زيست كند، خوشبخت زيسته است.
پس چه زيبا خواهد بود كه سردر منازل و اماكن عمومي تجارتي و اداري چراغاني شود تا شامل اين پاداش بزرگ گردد.

5. لباس نو پوشيدن
ما ايرانيان در عيد نوروز كه عيد تحويل سال است، نه تحول انسان، لباس نو مي‏پوشيم؛ پس چرا در عيد بزرگ ولايت، تن پوش نو نپوشيم؟ بجا خواهد بود كه در اين روز بزرگ لباس نو بپوشيم و بپوشانيم.
حضرت امام صادق، عليه‏السلام، مي‏فرمايد:
و أن يلبس المؤمن أنظف ثيابه و أفخرها.
يكي از وظايف روز غدير اين است كه مؤمن تميزترين و گرانقدرترين جامه‏هاي خويش را بپوشد.

6. استفاده از بوي خوش
اسلام درباره به كارگيري بوي خوش و زدن عطر، بسيار سفارش كرده است. بخصوص در ايام عيد سعيد غدير سفارش ويژه‏اي نسبت به اين سنت خوب شده است. امام صادق، عليه‏السلام، در پي وظايف مؤمن در روز غدير فرمودند:
و يتطيّب إمكانه و إنبساط يده.
و مؤمن به اندازه توان و دست باز بودنش بوي خوش استعمال كند.

7. ديدار با مؤمنان
زيارت برادران مؤمن از سنتهاي مهم اسلامي است، ليكن در روز عيد غدير، ديد و بازديد به عنوان يكي از شعائر مذهبي و ولايي و بيشتر مورد سفارش قرار گرفته و پاداش افزونتري دارد.
حضرت امام رضا، عليه‏السلام، فرمودند:
من زارَ فيه مؤمنا أدخل اللّه قبره سبعين نورا و وسع في قبره و يزور قبره كلّ يوم سبعون الف ملك و يبشّرونه بالجنّة.
هر كس كه در روز غدير به ديدار مؤمني رود خداوند هفتاد نور در قبرش داخل كند و قبرش را بگستراند، و هر روز هفتاد هزار فرشته به زيارت قبرش آيد و به او مژده بهشت دهد.

8. مصافحه (دست دادن)
دست دادن باعث افزايش محبت دو برادر ديني و سبب ريزش گناه و آمرزش مي‏گردد؛ اما دست دادن در روز عيد غدير كه عيد ولايت است جلوه ديگري دارد، به همين جهت در اين روز مصافحه (دست دادن) مورد تأكيد و سفارش قرار گرفته است.
حضرت اميرالمؤمنين علي، عليه‏السلام، فرمود:
و إذا تلاقيتم فتصافحوا بالتّسليم.
(در روز غدير) هنگامي كه با هم ملاقات مي‏كنيد همراه با سلام كردن با يكديگر دست بدهيد.

9. تبريك گفتن
معمولاً، وقتي نعمتي به انسان مي‏رسد يا پيروزي نصيبش مي‏شود تبريك گفتن لازم است و تبريك گفتن در روز عيد غدير از شعائر شيعه است و مي‏شود گفت گرمترين و سنت عقد اخوت و برادري در اسلام به زمان پيامبر اكرم، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، مي‏رسد. در آن موقع پيامبر، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، بين مهاجرين و انصار پيمان برادري را منعقد نمودند. و بجا خواهد بود كه اين پيمان برادري در روز عيد غدير برگزار بشود.
واقعي‏ترين تبريكها براي عيد غدير است.
حضرت رضا، عليه‏السلام، مي‏فرمايد:
و هو يوم التّهنية يهنّي‏ء بعضكم بعضا فإذا لقي المؤمن أخاه يقول: الحمدللّه الّذي جعلنا من المتمسّكين بولاية أميرالمؤمنين و الائمة سلام‏الله‏عليهم.
روز عيد غدير خم روز تهنيت‏گويي است. بعضي از شما به بعض ديگر تهنيت بگويد و هرگاه مؤمني با برادرش برخورد كرد بگويد: ?ستايش مخصوص خداوندي است كه ما را از پيوستگان به ولايت اميرالمؤمنين، عليه‏السلام، و امامان، عليهم‏السلام، قرار داد?.

10. دلجويي و مهرورزي متقابل
حضرت رضا، عليه‏السلام، روز غدير را ?يوم التودّد? خواندند؛ يعني روز مهر ورزيدن.
در چنين روزي بايد معتقدان به ولايت، غم را از دل دوستان حضرت به هر نحوي كه مقدور باشد برطرف نمايند.

11.ـ ايجاد زمينه‏هاي شادماني
عيد غدير يادآور بزرگترين و گرانقدرترين خاطره اسلام است خاطره استمرار رسالت پيامبر، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، با امامت علي، عليه‏السلام.
در چنين روزي نه تنها خود بايد دلشاد باشيم بلكه بايد زمينه شادماني ديگر برادران ايماني راهم فراهم سازيم.
حضرت رضا، عليه‏السلام، مي‏فرمايد:
سرّ فيه كلّ مؤمن و مؤمنة.
(در روز غدير) هر مرد و زن مؤمني را شادمان سازيد.

12. پيوند با بستگان و خويشان
در اين روز زمينه صله رحم ـ كه از سفارشات مؤكد اسلام است ـ كاملاً فراهم است.
حضرت صادق، عليه‏السلام، صله رحم را يكي از وظايف روز غدير بر شمردند:
شايسته است در روز غدير با نيكي كردن، روزه گرفتن نماز خواندن و صله رحم بسوي خداوند متعال تقرب جوييد.

13. گشاده‏دستي نسبت به خانواده
يكي از دستورات اسلام ايجاد زمينه‏هاي لازم در جهت راحتي و آسايش خانواده است و به مناسبت عيد غدير تاكيد بيشتري شده است.
حضرت امام صادق، عليه‏السلام، مي‏فرمايد:
و يوسّع الرّجل فيه علي عياله.
(در روز غدير) مرد بايد براي خانواده خود گشايش بيشتري فراهم كند.

14. كارگشايي
برآورده ساختن نيازهاي مردم و رفع گرفتاري آنان از سنتهاي پسنديده در اسلام است و به انجام اينگونه كارها تاكيد فراوان شده است.
علي، عليه‏السلام، مي‏فرمايد:
و البرّ فيه يثمر المال و يزيد في العمر.
نيكي كردن (در روز غدير) مال را ثمربخش مي‏سازد و بر عمر مي‏افزايد.

15. هديه دادن
هديه دادن و گرفتن با توجه به ضوابط شرعي كار پسنديده‏اي است و اثرات رواني خاصي، مخصوصا در كودكان و نوجوانان دارد و بهترين موقعيت هديه دادن عيد غدير است.
و حضرت رضا، عليه‏السلام، عيد غدير را روز هديه و بخشش مي‏نامد:
يوم الحباء و العطيّة.
(عيد غدير) روز بخشش و هديه دادن است.

16. ابراز برائت
اعلام بيزاري از دشمنان خداوند روزه داشتن در روز عيد غدير پاداشي معادل روزه گرفتن در همه عمر دنيا را دارد.
از پايه‏هاي اساسي اسلام است و روز غدير روز بيزاري از كساني است كه با نپذيرفتن امامت حضرت علي، عليه‏السلام، آشكارا با خدا و با پيامبر خدا مخالفت نمودند و بزرگترين جنايت و خيانت را به تاريخ بشريت كردند و در حقيقت اين عدم پذيرش سرآغاز تمام بدبختي‏ها و بيچارگي‏ها بود.
بنابراين روز غدير، روز برائت از اينهمه ستمكاري و ستمكاران است.
در يكي از دعاهاي روز غدير آمده است:
و نبرأ ممّن يبرأ منه و نبغض من أبغضه.
ما بيزاري مي‏جوييم از آن كس كه از علي [عليه‏السلام] بيزاري جويد و دشمن داريم آن كس كه علي [عليه‏السلام [را دشمن دارد.

17. ذكر صلوات
حضرت رضا، عليه‏السلام، در وصف عيد غدير فرمود:
يوم إكثار الصّلوة علي محمّد و ال محمّد.
روز غدير روز صلوات فرستادن فراوان بر محمد و آل محمد است.

18. غسل
امام صادق، عليه‏السلام، فرمودند:
هنگامي كه روز غدير فرا برسد بايد در فراز آن (هنگام ظهر) غسل كرد.

19. نماز و نيايش
روز عيد غدير بهترين فرصت و موقعيت براي نيايش است؛ چرا كه روز غدير روز سپاس و ستايش به پيشگاه حضرت احديت است.
حضرت رضا، عليه‏السلام، مي‏فرمايد:
هو اليوم الّذي يزيد اللّه في حال من عبد فيه.
روز غدير روزي است كه خداوند، بر توان كسي كه او را نيايش كند، مي‏افزايد.
و فرمود:
روز غدير روزي است كه دعا در آن مستجاب مي‏گردد.
نماز عيد غدير دو ركعت است كه بايد در هر ركعت پس از حمد ده، مرتبه سوره توحيد، ده بار آية‏الكرسي و ده مرتبه سوره قدر را خواند. وقت نماز نيم ساعت پيش از ظهر است. پاداش اين نماز برابر است با صدهزار حج و صدها هزار عمره. كسي كه اين نماز را بخواند، هر چه از خداوند بخواهد برآورده شود.

20. زيارت
زيارت يكي از سنن سازنده اسلامي است چه از نزديك چه از دور. زيارت يك پيوند معنوي بسيار قوي بين شيعه و مقدسات اوست. از جمله آنها زيارت حضرت علي، عليه‏السلام، از دور و نزديك است.
امام رضا، عليه‏السلام، به پسر ابي‏نصر فرمودند:
هر جا كه باشي در روز عيد غدير در بارگاه اميرالمؤمنين، عليه‏السلام، حاضر باش. بي ترديد، خداوند، گناهان شصت ساله هر مرد و زن مؤمن را مي‏آمرزد و چند برابر آنچه در ماه رمضان، شب قدر و شب عيد فطر از آتش آزاد ساخته در آن روز آزاد مي‏سازد.
در اين مورد به كتب ادعيه مراجعه شود.

21. خواندن دعاي ندبه
طبق مدارك معتبر خواندن دعاي ندبه در چهار عيد مستحب است؛ جمعه، فطر، قربان و غدير.
توجه به فرازهاي اين دعا بخصوص آن قسمت كه در رابطه با غدير و خلافت حضرت، عليه‏السلام، مي‏باشد ضروري است.

22. پيمان برادري (عقد اخوت)
سنت عقد اخوت و برادري در اسلام به زمان پيامبر اكرم، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، مي‏رسد. در آن موقع پيامبر، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، بين مهاجرين و انصار پيمان برادري را منعقد نمودند. و بجا خواهد بود كه اين پيمان برادري در روز عيد غدير برگزار بشود.
براي نحوه بستن عقد به ?مفاتيح‏الجنان? مراجعه كنيد.

الحمد لله الذي جعلنا من المتمسکين بولايته اميرالمؤمنين علي ابن ابيطالب

غدير، بزرگترين عيد همه اديان الهي

اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا (1)
عيد غدير را که در روايات اسلامي به عيد الاکبر(بزرگترين عيد) تعبير شده است ، مي توان به بزرگترين عيد تمام اديان الهي تعبير کرد ، چرا که حاصل زحمات تمام فرستادگان الهي ، در اين روز به نتيجه رسيده است.
آنگاه که نوح نبي (عليه السلام) بر مردم نازل شد ، دين خود را به آنها عرضه داشت و فرمود : “خداوند شما را به اين دين فرا خوانده است؛ اما بدانيد که بعد از من پيامبري خواهد آمد که آئين او کاملتر است، پس به او بگرويد و آگاه باشيد که کاملترين دين, نزد آخرين فرستاده خداست” . همين طور ابراهيم، موسي و عيسي (عليهم السلام) آمدند و به تدريج ، دين خدا را کامل نمودند و وعده به کاملترين دين ، يعني دين آخرين رسول الهي، دادند .
حال اسلام بر مردم نازل شده است و دين به آخرين مرحله کمال رسيده و حاصل تلاش تمامي پيامبران الهي در اسلام متجلي شده است . پيامبر اکرم(صلی الله عليه و آله وسلم) در طول 23 سال با زحمت و تلاش فراوان ، آن را به بار نشانده و برابري و برادري را در بين تمام مسلمين جاري نموده است . او اينک براي زيارت خانه معبود رهسپار مي شود و مسلمين را از هر رنگ و نژاد ، براي حجة الوداع که آخرين حج اوست ، فرا مي خواند .
مردم، دوشادوش حضرت حج به جا مي آورند و آخرين صحبتهاي ايشان را از زبانشان مي شنوند . در راه بازگشت جبرئيل بر حضرت نازل مي شود: ” يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک ” پيامبر که به نفاق عده اي از همراهان خود از طريق وحي الهي (2) آگاه بود ، از برخورد آنان بيمناک شد.
در اين هنگام جبرئيل امين براي دومين بار نازل شد : ” يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک ” رحمة للعالمين (صلی الله عليه و آله وسلم) هراسناک از دلهاي مريض و ايمانهاي سست تازه مسلمانان ، راه تازه اي مي جست که جبرئيل براي سومين بار نازل شد : ” يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمک من الناس “(3)
اين چه پيامي است که اگر به مردم ابلاغ نشود ، رسالت به انجام نرسيده است ؟
پيامبر اکرم(صلی الله عليه و آله وسلم) که هم داراي مقام نبوت و هم داراي مقام رسالت مي باشد، در اين آيه با عبارت ” يا ايها الرسول ” مورد خطاب قرار گرفته اند که بيان گر آن است که در اينجا مقام رسالت آن بزرگوار مورد نظر است . از طرفي ” فما بلغت رسالته ” نشانگر آن است که انجام ندادن اين عمل و نرساندن اين پيام از طرف خداوند ، سبب عدم انجام وظيفه رسالت آن حضرت مي شود.
در ادامه آيه خداوند به قلب نوراني پيامبر (صلی الله عليه و آله وسلم) اطمينان مي دهد و مي فرمايد : ” و الله يعصمک من الناس ” خداوند تو را از آسيب مردم حفظ مي کند . مراد از آسيب مردم ، آسيب جسمي ، مالي و … نيست؛ چرا که پيامبر هيچ گاه در ميادين جنگ هراسي به دل راه نمي داد و زندگاني آن حضرت ، سراسر گواه اين مطلب است که در تمامي جنگها ، رسول اکرم حتي يک قدم هم به عقب بر نداشت . حتي در جنگ احد بعد از اين که به ظاهر، مسلمانان شکست خوردند و سپاه اسلام از هم گسست, آن حضرت همچنان در برابر مشرکين مي جنگيد . به علاوه خداوند نه تنها رسول اکرم(صلی الله عليه و آله وسلم) بلکه تمامي رسولان خود را اين گونه توصيف مي نمايد : ” الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احدا الا الله ، کساني که رسالت خداوند را ابلاغ مي نمايند و از او مي ترسند و از هيچ کس غير او نمي هراسند “. (4) پس هراس آن حضرت به خاطر آسيب ديدن اصل دين، توسط مردم و به خاطر جهل آنان بود و اين ، بشارت خداوند براي غلبه بر جهل مردم بود ؛ همانگونه که به موسي (عليه السلام) نيز فرمود : ” لا تخف انک انت الاعلي “(5)
پس پيامبر (صلی الله عليه و آله وسلم) در موضع غدير توقف مي کنند . آنان که جلوتر رفته بودند را فرا مي خوانند و صبر مي کنند تا افرادي که هنوز نيامده اند به آنان ملحق شوند . پس به بالاي بلندي مي روند و خطبه اي ايراد مي کنند :
” خداي را سپاس مي گويم و بر بندگي خود و پروردگاري او اقرار مي کنم . جبرئيل تا کنون سه بار بر من نازل شده است و از جانب پروردگار مرا امر نموده که در اين زمين بر پاي بايستم و رسالت او را به پايان برم . آيا من ولي شما بر شما نيستم ؟” همگان پاسخ دادند :” آري” . و حضرت ادامه داد : ” آيا من پيامبر و رهبر شما نيستم ؟ ” و باز همه سر به تعظيم خم مي کنند . آنگاه حضرت دست علي بن ابيطالب (عليه السلام) را گرفته و بلند مي کند و مي فرمايد : ” من کنت مولاه فهذا علي مولاه ، هرکه من ولي و سرپرست اويم ، پس علي سرپرست و ولي اوست” .
سپس مردم در محل خيمه اي که به امر پيامبر (صلی الله عليه و آله وسلم)، برپا گشته بود ؛ بر علي (عليه السلام) وارد شدند و به ايشان تهنيت گفتند و آن حضرت را امير المؤمنين خطاب نمودند ؛ که مورخين عده آنان را تا 000 120 نفر ذکر کرده اند .
در آن هنگام اين آيه نازل شد :” اليوم يئس الذين کفروا من دينکم فلا تخشوهم و اخشون اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا ،امروز کافران از دين شما مأيوس شدند ؛ پس ، از آنان نترسيد و از من بهراسيد . امروز دين شما را کامل نمودم و نعمت خويش را بر شما تمام، و براي شما به اسلام به عنوان دين راضي شدم. (راضي شدم که اسلام دين شما باشد ) ” (6)
در قرآن کريم واژه “اليوم و يومئذ” بيشتر براي معاد به کار برده مي شود؛ ولي در اين آيه در باره ظهور امامت به کار رفته است . از آن جايي که قرآن مطالب مهم را با لفظ ” الا و اليوم ” آغاز مي کند ، معلوم مي شود که خبر بسيار مهمي در اين آيه وجود دارد که دوبار در آن کلمه اليوم استفاده شده است و آن خبر مهم ، همانا تعيين سرپرست براي امت اسلامي ، پس از پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله وسلم) مي باشد .
اين اتفاق مهم، باعث مأيوس شدن کفار شد. دشمنان اسلام مي گفتند : ” نتربص به ريب المنون “(7) ما مرگ پيامبر(صلی الله عليه و آله وسلم) را انتظار مي کشيم تا با مرگ او بساطش برچيده شود ؛ چرا که با کتاب و قانون مي توان مبارزه کرد و آنرا مطابق ميل خود وبر خلاف نظر خداوند ، تفسير نمود؛ اما با اين رهبر الهي نمي توان به مقابله پرداخت . لذا واقعه غدير خم که ادامه رهبري امت اسلامي را براي شخصي با داشتن خصائص شجاعت ، درايت و صبر و پايداري همانند پيامبر(صلی الله عليه و آله وسلم) اعلام مي دارد ، اين تنها اميد کافران را نيز به يأس بدل کرد ؛ و بعد از پيامبر (صلی الله عليه و آله وسلم) جانشيني الهي از جانب خداوند براي ادامه راه او و سرپرستي مسلمين تعيين نمود .
در قسمت بعدي آيه، از کامل شدن دين و تمام شدن نعمت سخن به ميان آمده است . منظور از نعمت در اين قسمت آيه ، نمي تواند نعمتهاي مادي باشد؛ چرا که نعمتهاي مادي هنوز هم جاري هستند و چيزي نيستند که تمام بشوند و هر روز و هر لحظه ، از جانب خداوند ، بر مخلوقات نازل مي شوند و نمي توان در باره آنها کلمه تمام کردن نعمت از جانب خداوند را به کار برد . پس نعمتي ديگر ( و به مراتب بالاتر و مهم تر از نعمتهاي مادي ) مورد نظر آيه است . بر طبق واقعه غدير ، همانا آن نعمت, چيزي جز نعمت ولايت و امامت نيست . خداوند نيز در قرآن نعمت رسالت و نعمت امامت را به عنوان برترين نعمتهاي خويش ستوده و اصطلاح منت (نعمت سنگين و طاقت فرسا که حمل و هضم آن دشوار است ) را براي آن دو نعمت به کاربرده است . ” لقد مَنّ الله علي المؤمنين اذ بعث فيهم رسولا من انفسهم ،همانا خدا بر مؤمنين نعمتي سنگين عطا نمود آن هنگام که از بين آنان رسولي را مبعوث کرد” . (8) ” و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين، ما اراده کرديم که بر آناني که در زمين ضعيف شمرده شدند, نعمتي سنگين بدهيم و آنان را امام قرار دهيم و وارثان زمين “. (9)
و در نهايت اينکه زحمات تمام پيامبران پيش از اسلام و زحمات 23 ساله پيامبر (صلی الله عليه و آله وسلم) در روز غدير به بار نشست و حجت خداوند بر انسان تمام شد .
از لحاظ روايي نيز ذکر اين نکته ضروري است که در طول تاريخ اسلام ، کمتر واقعه اي سندي به محکمي سند غدير دارد . مسعود ابن ناصر سجستاني در کتاب ولايتکده که 17 جلد است اين حديث را از 120 نفر نقل کرده است . محمد ابن جرير طبري در کتاب رد علي الخرقوضيه از 75 طريق ، ابن عقده در کتاب ولايت، حديث را از 125 راوي بيان داشته است . از ابوالمعالي جوني نقل است که او بيان داشته است :” در بغداد در دکان صحاف ، کتابي ديدم که روايت غدير را در آن جمع آوري کرده بود و بر پشتش نوشته شده بود :”جلد 28 از طرق حديث من کنت مولاه””. سيد مرتضي نيز در کتاب شافي بيان داشته است که” ما هيچ فرقه اي از فرق اسلامي را نديده ايم که منکر اصل حديث غدير باشد” . و در نهايت کتاب ارزشمند الغدير تأليف علامه اميني ، جامع ترين دائرة المعارف براي اسناد روايت غدير مي باشد.
پس بر ماست بزرگداشت اين عيد بزرگ . در روايتي در صحيح مسلم به نقل از طارق بن شهاب آمده است : جمعي از يهود به خليفه دوم گفتند : اگر بر ما قوم يهود چنين آيه اي نازل مي شد ( اليوم اکملت لکم دينکم و اتتمت عليکم نعمتي ) و ما مي دانستيم که در چه روزي نازل شده است ، حتما آن روز را عيد قرار مي داديم .

منابع :
الغدير، تفسير الميزان، شرح آيت الله جوادي آملي بر ماجراي غدير، حق اليقين (علامه مجلسي)

پي نوشت:
(1) سوره مائده آيه 3
(2) سوره توبه آيه 101
(3) سوره مائده آيه 67
(4) سوره احزاب آيه 39
(5) سوره طه آيه 67
(6) سوره مائده آيه 3
(7) سوره طور آيه30
(8) سوره آل عمران آيه164
(9) سوره قصص آيه 5

ایران اکونومیست

مهدی صمدی

کارمند بانک صادرات و دانشجوی دکتری مدیریت مالی هستم . علاقه مند به مباحث بانکی ، بازارهای مالی ، بورس و سهام و مدیریت منابع انسانی و ...

More Posts

  1. شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴ -- ۱۷:۴۰

    سلام من هم امیدوارم بتونم از مطالب شما استفاده مفید بکنم