اخلاق در کار

یکشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۰ -- ۲۱:۳۹

من و همکارم ، دو نفری در یک باجه بین شهری مشغول کار هستیم . سعی کردیم علاوه بر کسب رضایت مشتریان خودمون رابطه ای خوب و دوستانه با همکاران سایر بانکها در اون منطقه داشته باشیم و احترام همدیگر به خاطر همکار بودن ،  ضمن داشتن انگیزه های بالا برای رقابت حفظ کنیم .

تا اونجا که ممکن بود هم در بعضی مواقع مشکلات نقدینگی و … باهم رفع می کردیم و ..

این ماه دوستان جدید به باجه بانک رقیب اومدند و دوستان قبلی از اون باجه رفتند . طبق عادت برای عرض ارادت رفتم و اتفاقا همسر یکی از همکارها به عنوان مسئول باجه تشریف داشت . عرض کرد که تلاش می کنه با جمع کردن منابع در این جا بتونه حقی که به ناحق  ازش گرفته شده بود ، از مدیران بگیره و به جایگاه بالاتر برسه ، من هم براش ارزوی موفقیت کردم .

اما چند روز قبل برای وصول چک به باجه رفتم . سلام کردم و دوستمون گفت اقای صمدی مشتری بانک ملت چرا می گیری و نمی دونم بانک شما این جوری و اون جوری و ….

من هم لقمه شایسته ای براش مزه دار کردم و با احترام بهش خوراندم .

امروز هم همکارم رفت و باز خبر اورد که ایشون باز هم می گه بانک شما ، بانک نیست و ما بانکیم و …

امروز با همکارم درباره این داستان صحبت می کردم  و به این نتیجه رسیدم این برخورد و حرکات تنها نشانه ضعف عزیزمون هست و بیانگر شاخص های اخلاقی همکار ما …

اگر هم با این تخریب موفقیتی براش حاصل بشه ، این کامیابی  از سلامت اخلاقی برخوردار نخواهد بود و در نهایت دوام نخواهد داشت .

مهدی صمدی

کارمند بانک صادرات و دانشجوی دکتری مدیریت مالی هستم . علاقه مند به مباحث بانکی ، بازارهای مالی ، بورس و سهام و مدیریت منابع انسانی و ...

More Posts

هیچ دیدگاهی تا اکنون ثبت نشده است.